91/1/3
1:44 ع
در این مبحث برآنیم به جستجو و طرح علل این انحرافات بپردازیم و ان شاء الله بتوانیم در ادامه راه های پیشگیری و درمانی درخور این انحرافات، قید نمائیم و باری از دوش نوجوانان در بند این نوع بی بندوباری برداریم.
یکی از علل مؤثر در ابتلای نوجوانان به «خودارضائی» در کنجکاوی های هدایت نشده آنان در دوران کودکی نهفته است. کودکان بر اساس غریزه کنجکاوی خویش، به همه ی چیزهایی که موضوعیت دارد و پیرامون آنهاست، علاقه مند می شوند که تقریباً یا از آنها اطلاعاتی ندارند و یا دانش آنها در آن زمینه، اندک استاندام جنسی، نیز یکی از دستگاه های بدن است که مورد بررسی و مطالعه ی کودک قرار می گیرد، به ویژه از این جهت که تماس با آن موجب نوعی لذت و ارضای خاطر می¬گردد. کودک به مرور، مشغول دستکاری آن می شود و لذت حاصله از آن، او را به ادامه¬ی کار تشویق می نماید؛ به گونه ای که در برخی موارد، والدین، او را در حین بازی با آلت تناسلی مشاهده می نمایند
نوجوانان به لحاظ محدودیت تجربه و اطلاع از مسایل، در موقعیتی قرار دارند که به طور طبیعی امکان خطاها ولغزش¬هایشان بیش از بزرگترهاست.از جمله، آنها چندان اطلاعی از ماهیت و چگونگی عملکرد غریزه جنسی ندارند و به مجرد اولین نعوظ و نخستین انزال به یک تجربه ابتدایی از لذت جنسی دست می یابند و خاطره ی مطبوعی را در این زمینه به دست می آورند و برای تجدید آن خاطره، ابتکار عمل را به دست می گیرند و با تحریک خود به آن لذت نائل می شوند.
بی خبری و غفلت نوجوان، منجر به این می شود که او بر اساس عامل « لذت آنی» به ادامه این عمل مبادرت نماید
برخی از روان شناسان «خودارضائی» را «مرض تنهایی» نام نهاده اند
نهایی روح نوجوان را ضعیف و حساس می کند و نیروی اراده را تحلیل می برد.بنابراین می توان گفت تنهایی:
الف – اراده و نیروی فعال نوجوان را تضعیف می کند.
ب – فرصت های اجتماعی را که بخش قابل توجه نوجوان را تأمین و اشغال می کند از او می گیرد.
ج – بر اثر محرومیت های اجتماعی (ناشی از تنهائی)، نوجوان به زندگی درونی و ارتباط مداوم با خود روی می آورد.
د – بر اثر گسیختن علایق و ذوقیات مطلوب، نوجوان ناچار به کسب لذت از خود روی می آورد.
ه – نیروی ارادی که می توانست مانع گرایش های جنسی را ارضاء کننده گردد ناتوان شده و لذا نوجوان، مقاومتی در خود برای غلبه بر این گرایش ها احساس نمی کند.
و – و بالاخره «تنهایی» به منزله حصاری است که نوجوان به دور خود می کشد. در این صورت علایم هشدار دهنده ای که اطرافیان بتوانند از طریق آن ها به مشکل فرد نوجوان پی ببرند کمتر به داخل حصار محکم نفوذ می کند و لذا به توسعه و گسترش مسئله دامن می زند.
نفوذپذیری نوجوانان از دوستان و همسالان بیش از سایر گروه ها است، یعنی نوجوانان از هم سن و سالان خویش بیشتر تأثیر می پذیرند و به رنگ آنها در می آیند تا دیگران. و همچنین خلق و خوی دوستان خویش را برای خود، الگو قرار می دهند. در سنین بلوغ، نجواها و صحبت های آهسته و درگوشی بین نوجوانان بیشتر می شود و محور این گفتگوها، غالباً مسائل جنسی است که به صورت مخفیانه و دور از چشم والدین و با ولع خاصی مطرح می شود.
بدیهی است نوجوانان پسر و دختری که زودتر از موعد به بلوغ می رسند دچار تحریکات بیشتر و تنش های فراوانتر می¬گردند و برای ارضای خویش به نحو مطلوب فاصله ی زمانی طولانی تری را باید طی کنند و چون همه آنها در وضعیت اخلاقی و ارادی آنچنانی نیستند که با پرهیزگاری این مدت را به سر آورند، لذا امکان ابتلای آنان به خود ارضائی بیشتر از سایر نوجوانان خواهد بود
در بسیاری از نوجوانان «دپرسیون» سبب می شود که آن ها دست به یک رشته ارتباط جنسی با دیگران (یا خود) بزنند. شاید می خواهد خود را با یک عمل جنسی، از افسردگی رهائی بخشد ولی بالعکس، هر رابطه جنسی احساس گناه و تقصیر او را بیشتر می سازد و در نتیجه مانند یک سیکل معیوبی این اعمال جنسی را تکرار می کند
عامل دیگری که در خود ارضائی کودکان و نوجوانان مؤثر است، استفاده از لباس های مناسب است. استفاده از لباس های تنگ و چسبان منجر به تحریک جنسی فرزندان می شود، به خصوص استفاده از شلوارها و لباس های نامناسب باعث نوعی جلب توجه نوجوان به اعضای بدن به ویژه دستگاه تناسلی می گردد.
علاوه بر این که لباس تنگ از نظر پزشکی برای بدن زیان آور است از حیث پرورش صحیح و حیات جنسی نیز آفاتی را به دنبال دارد، به این لحاظ انتخاب لباس مناسب در سنین قبل از بلوغ و دوران بلوغ یکی از وظایف حتمی والدین است.
نگاه حرام، مواد اولیه و مصالح لازم تصورات و تخیلات بعدی را فراهم می کند، آن گاه نوجوان با استفاده از مناظر تحریک آمیزی که مشاهده نموده است، سفر بی پایان و خطرناکی را آغاز می کند و به نتایج مطلوبی می رسد. مقدمه تمامی رنج های روحی و آلام روانی، نگاه کنترل نشده و شهوت آلودی است که نوجوان را به مصیبت های بیشتری مبتلا می سازد
خلأ عاطفی و روانی، راه را برای نفوذ انحرافات و گرایش های نامطلوب هموار می نماید و کمبودهای فوق نوجوان را آسیب پذیر می کند.
خداوند در قرآن می فرماید: « و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم مود? و رحم? انّ فی ذلک لآیات لقوم یتفکرون».(47)
یکی از آیات الهی آن است که برای شما از جنس خودتان جفتی بیافرید که در بر او آرامش یافته و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار نمود در این امر برای مردم با فکرت ادله علم و حکمت حق آشکار است.
ویل دورانت می گوید: ما نمی دانیم که مقدار فساد اجتماعی، معمول تأخیر ازدواج است، ولی ظاهراً بیشتر این مفاسد از تأخیر امر با برکت ازدواج ناشی می شود و حتی فساد پس از ازدواج نیز بیشتر محصول عادات پیش از ازدواج است.
یکى از روشهاى شناخت پیشرفت بیمارىها در پزشکى، مرحلهبندى علایم بیمارى است. براین اساس، برحسب عوارض ایجاد شده در بیمار مبتلا به خودارضایى، سه مرحله بیان شده است:
در افرادى که مدتى است گرفتار خودارضایى شده اند، زودرس ترین عوارض ناشىاز خودارضایى عبارت است از:
الف. خستگى و کوفتگى .
ب. عدم تمرکز حواس .
ج. ضعف حافظه .
د. استرس و اضطراب .
بروز علایم زیر در فرد گرفتار، نشان دهنده آن است که شدت ابتلاى وى یا مدت آن بیش از مرحله اول است و در نتیجه عوارض شدیدترى ظاهر شده است:
الف. خستگى و کوفتگى .
ب. نوسان خلق یا تغییرات سریع خلقى .
ج. حساسیت بیش از حد و زودرنجى .
د. کمردرد .
ه. نازک شدن موها .
و. ناتوانى جنسى زودرس در جوانى .
ز. بىخوابى یا بدخوابى و مشکلات مشابه .
الف. خستگى و کوفتگى .
ب. ریزش شدید موها .
ج. تارشدن دید چشمها .
د. وز وز گوش .
ه. انزال زودرس و غیرارادى یا خروج منى به صورت قطره قطره .
و. درد کشاله ران و ناحیه تناسلى .
ز. دردهاى قولنجى در ناحیه لگن و استخوان دنبالچه .
ضعف حافظه و حواسپرتی،
اضطراب،
منزوی شدن و گوشهگیری،
افسردگی،
بینشاطی و لذت نبردن از زندگی،
پرخاشگری،
بداخلاقی و تندخویی،
کسالت دائمی و ضعف اراده،
احساس حقارت،
عدم اعتماد به نفس،
احساس گناه و عذاب وجدان بروندادهای روانی و روحی خودارضایی است.(( شرح پارهای از این موارد در مباحث گذشته روشن شد.))
ناسازگاری خانوادگی،
بیمیل شدن به همسر و ازدواج،
ناتوانی در ارتباط با جنس مخالف و همسر،
احساس طرد شدن،
از بین رفتن عزّت، پاکی، شرافت و جایگاه اجتماعی،
دیر ازدواج کردن
و لذت نبردن از زندگی مشترک
هیچ یک از آسیب های پیش گفته، به اهمیت آسیب های معنوی نیست؛ زیرا آسیب های معنوی، جان و دل و به عبارت دیگر کنه حقیقت وجود آدمی را تباه میسازد. خودارضایی از نظر دین یک گناه است و به تعبیر قرآن زنگار بر دل مینهد: «کَلاَّ بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ»؛ «چنین مباد! بلکه اعمال (ناشایست) دل های آنان را زنگار زده است».مطففین (83)، آیه 24. زنگ یا زنگار در اشیای مادی، همان چیزی است که روی فلزات و اشیای قیمتی مینشیند و معمولاً نشانه پوسیدن و از بین رفتنِ شفافیت و درخشندگی آن و در نهایت ضایع شدن و از بین رفتن آن است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: از آیه شریفه سه نکته استفاده میشود:
1. اعمال زشت، نقش و صورتی به نفس و روح انسان میدهند؛
2. این نقش و صورت خاص، مانع آن است که نفس آدمی حق و حقیقت را درک کند؛
3. نفس آدمی به حسب طبع اولیهاش صفا و جلایی دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک میکند
1. نخستین گام براى درمان این عادت شوم، اعتقاد و ایمان به درمانپذیرى آن و دورى از یأس و ناامیدى است. اما رسیدن به نتیجه و ایجاد هرگونه تغییر و دگرگونى نیازمند گذشت زمان، انتخاب راه صحیح و به کارگیرى دقیق دستورها است. البته ترک عادتِ نامطلوب، در زمانِ کوتاه بدون راهنماى کارآزموده و دلسوز، امکان ندارد. از همه اینها مهمتر، اراده و خواست فرد، نقش کلیدى و محورى را ایفا مىکند
2. تلاش براى تقویت اراده از گامهاى مهم در امر بهبود است. نگویید اراده از ما سلب شده است! ممکن است اراده انسان ضعیف شود؛ ولى هیچ گاه از بین نمىرود. نشانه اینکه هنوز اراده باقى است، این است که شخص این عمل را در حضور دیگران و در هر شرایطى انجام نمىدهد
3. سعى شود شکم به هنگام خواب، بیش از حد معمول پر نباشد.
4. از پوشیدن لباسهاى تنگ و چسبان اجتناب گردد.
5. از نگاه کردن به مناظر، فیلمها و تصاویر تحریک کننده، خوددارى شود و شخص به محض مواجهه با این امور، چشم خود را بسته و یا به زمین و یا آسمان نگاه کند.
6. از شنیدن و خواندن مباحث و مطالب جنسى و حتى شوخىهاى تحریککننده و فکر کردن در این امور، دورى شود.
7. از خوردن مواد غذایى محرک، مانند خرما، پیاز، فلفل، تخممرغ، گوشت قرمز و غذاهاى پرچرب - اجتناب و به میزان ضرورت اکتفا شود.
8. قبل از خواب مثانه تخلیه شود.
9. از نوشیدن افراطگونه آب و مایعات پرهیز شود (به خصوص شبها و قبل از خوابیدن).
10. هیچگاه کاملا عریان نشوید و به اندام عریان خود یا دیگری نگاه نکنید.
11. از دستورزى با اندام جنسى، باید اجتناب نمود و در هیچ شرایطى، نباید دستورزى کرد!
12. هرگز نباید به رو خوابید.
13. به منظور تخلیه انرژى - زاید بدن، به طور منظم و زیاد باید ورزش کرد.
14. هیچگاه نباید بیکار بود؛ شخص باید براى اوقات فراغت خود، برنامه داشته باشد و آن را با مطالعه، ورزش، زیارت، عبادت و ... پر کند.
15. هرگز در مکانى خلوت و تنها و دور از نظر دیگران نباید ماند.
16. هرگاه شخص مورد هجوم افکار جنسى واقع شد، باید بلافاصله از مکان خلوت و دور از نظر دیگران خارج شود و خود را به کارى سرگرم کند. در این زمینه گفت و گو با دوستان، مشارکت در عبادتهاى جمعى (مانند جلسات دعا، نماز جماعت و...) بسیار مفید است.
17. هفتهاى یکى دو روز، روزه مستحبى مفید است و اگر شخص توان آن را ندارد، میزان صَرف غذا را کاهش و فاصله هر وعده غذا را افزایش دهد و یا تعداد دفعات غذا را کاهش داده و به حداقل خوراک اکتفا کند.
18. از سخن گفتن ملایمتآمیز، شوخى و خنده با نامحرمان خوددارى کرده واز نرمى و لینت در کلام باید اجتناب ورزید.
19. هیچگاه نباید با نامحرم و جنس مخالف، در مکان خلوت و دور از نگاه دیگران باقى ماند (حتى براى آموزش و ...).
20. قرآن زیاد بخواند و درباره معانى آیات آن فکر کند.
21. باید همیشه براى ذهن فکر خود محتواى مطلوب و موضوع مناسب داشت.
1. توجه داشته باشید که تنها رعایت تمام این امور، بدون کم و کاستى و به صورت مستمر، نتیجهبخش خواهد بود. نباید توقع داشته باشید که این عادت ناگهان قطع و درمان شود, به هر میزان که بتوانید دفعات آن را به تدریج کم کنید, موفقیت محسوب می شود.
2. در صورت تکرار از رحمت واسعه الهی ناامید نشوید و بدانید که هر گناهی قابل توبه است و خداوند خود فرموده است : »ان الله یغفر الذنوب جمیعا ; خداوند همه گناهان را می آمرزد. و نشانه قبولی توبه شما این است که پشیمان هستید و از تکرار آن متنفرید. همین قدر که تکرار آن کم شود نشانه پیشرفت به سوی اطاعت خداوند است.
3. در صورت امکان با کم کردن سطح توقعات و انتظارات ازدواج کنید که این بهترین راه حل است.
4. در تمام حالات از خداوند براى حفظ پاکى استعانت بجویید.
5. مطمئن باشید این مشکل قابل حل و درمان است؛ ولى مشروط به تصمیمگیرى قاطع و پشتکار کافى در راه انجام دستورالعملهاى ارائه شده